در حالی که او معتقد است که او در ابتدا برای جهش از چاپ تجاری به چاپ لیبل عصبی بود، او گفت: “اخلاق کاری فوق العاده، شخصیت مغناطیسی و حمایت شدید او از مشتریانش” به این م،ی بود که او می توانست به طور یکپارچه به نقش جدید خود منتقل شود.
از دوستان صنعت و همکاران سابق استقبال می شود و از آنها خواسته شده است که ساعت 12:15 بعد از ظهر حضور داشته باشند و سرویس برای ساعت 12:30 شب برنامه ریزی شده است.
کلاک گفت که کیپی به دلیل سرسخت و دانش بسیار مورد علاقه مشتریانش بود و مورد احترام بود.
پس از بسته شدن Hemmings & Cape در سال 1998، او نقش های فروش مختلفی را در چندین شرکت چاپی Leicester،re داشت تا اینکه ملاقات تصادفی با Kellock در سال 2010 منجر به پیوستن او به Label A،l – تجارت خانوادگی او شد.
او با تمرکز بر بخشهای آبجو، شراب و ،ات الکلی از موفقیت برخوردار بود و در بازارهایش از رویدادهای صنعت شناخته شده بود. اخیراً او به این تجارت کمک کرد تا حضور خود را در صنایع تقطیر رشد دهد.
هر ،ی که مایل به ارسال تسلیت یا به اشتراک گذاشتن خاطرات خود است می تواند به stuart@labela،l.co.uk ایمیل بزند.
منبع: https://www.printweek.com/articles/label-a،l-mourns-much-admired-colleague
در طول 13 سال، او با ما کار کرد، او تأثیر عمیقی بر بسیاری از همکارانش داشته است. او الگوی بزرگی برای افراد جدیدی بود که به این تجارت میپیوندند و جان و روح بسیاری از رویدادهای شرکت بود.
مراسم جشن برای کیپی در روز سه شنبه 7 فوریه در Great Glen Crematorium، لستر برگزار می شود.
خانواده درخواست هیچ گلی نکرده اند، اما می توان به یاد او کمک مالی کرد www.،،.org. از ،، که مایل به شرکت در این مراسم هستند دعوت میشود که از رنگ سبز یا زرد استفاده کنند.
Label A،l در غم از دست دادن کارن کیپی، مدیر توسعه ،ب و کار خود و عضو محبوب تیم متخصص لیبل که تنها در سن 54 سالگی درگذشت، عزادار است.
کیپی در سال 1988 به صنعت چاپ پیوست و در کنار والدینش جیم و جانت به مدت یک دهه در نسل پنجم چاپگر تجاری خانوادگی Hemmings & Capey در لستر کار کرد.
“درگذشت کارن سوراخی در قلب ما خواهد گذاشت. او مهربان ترین، صمیمی ترین، شوخ ترین و صادق ترین فرد در چاپ بود. دنیا جای تاریکتری خواهد بود بدون اینکه او آن را روشن کند.»
در اینجا بود که او با استوارت کلاک، مدیر عامل لیبل اپیل، که در همان زمان به ،وان شاگرد به تجارت خانوادگی کیپی پیوست، ملاقات کرد.
او بامزه، مهربان بود و بیشتر از اینکه دستانش را ،یف کرد خوشحال بود. این شرکت تا حد زیادی مشغول تولید برنامههای فوتبال بود، و شدت بالای کپی در روز چهارشنبه و برنامههای تمام رنگی در جمعه شب یک محیط یادگیری عالی برای هر دوی ما بود.
من آن روز اول کار با کارن را کاملاً به یاد دارم. من یک شاگرد 17 ساله با گروهی بودم و او مظهر شیک دهه 80 و دختر رئیس بود.