درود بر ،، که می خواهند رابین هودز مدرن ویک ،ت باشند: مسیر ثروتمند شدن در چاپ زیستی مملو از چالش است. گیج کننده است که رسانه ها به طور کامل از چاپ زیستی استقبال نکرده اند. بله، داستانهایی در مورد یک استارتآپ خاص وجود داشت و برخی هم لوبیا چشم بلبلی جادویی. هر چند وقت یک بار، ادعاهای جعلی یک عضو پرینت سه بعدی – که معمولاً چیزی است که در همه جا مانند قلب قابل درک است – به کانون توجه میرود. در همین حال، اندام های مبهم تر، اما به همان اندازه بحر،، مانند طحال، در سایه باقی می مانند. اولین قانون چاپ زیستی، چاپ چیزهایی است که یک کودک پنج ساله تشخیص می دهد.
علیرغم اینکه بخش بیوتکنولوژی به طور معمول صدها میلیون بودجه را تأمین می کند، این سخاوت تا حد زیادی بازار چاپ زیستی را دور زده است. یکی از استثناهای قابل توجه Aspect Biosystems است که در حال رونق است. با این حال، بسیاری از شرکت های دیگر هنوز نتوانسته اند سرمایه گذاران خطرپذیر را به همان میزان جذب کنند.
چرا مسیر موفقیت اینقدر سخت است؟
سفر از اختراع به کارآزمایی بالینی و فراتر از آن به ویژه در چاپ زیستی دشوار است. آزمایشهای بالینی ممکن است نیاز به تأیید اعتبار ماشینها، مواد و درمانهای خاص به طور جداگانه داشته باشند، فرآیندی که میتواند دهها میلیون یا حتی میلیاردها دلار هزینه داشته باشد. علاوه بر این، فقدان عروق یک مانع مهم باقی می ماند. بدون آن، هیچ چیز توسعه یافته به طور موثر در بدن عمل نمی کند.
این فقدان مداوم موفقیت ملموس، باور به پیشرفتهای آینده را کاهش میدهد و چالش جذب سرمایهگذاری را تشدید میکند. در حال حاضر، سرمایهگذاران در ا،ر سرمایهگذاریها، به استثنای فناوری عمیق، بیاعتماد هستند. برای جلب توجه آنها، ممکن است نیاز باشد که حتی بیشتر “آن را بیخود کند” و شاید از فیزیکدانان برای عمیق تر ، جذابیت دعوت شود. در دنیایی که پول گران است و عدم قطعیت حاکم است، شرطبندیهای پرمخاطرهتر مانند چاپ زیستی در مقایسه با ،بوکارهای درآمدزا و سودآور موجود در بازار جذابتر میشوند. پول پول های دیگر را دوست دارد و ایمنی را بر نوآوری سوداگرانه ترجیح می دهد.
چرخه های رونق و رکود سرمایه های خطرپذیر این تردید را تشدید می کند. نرخهای بهره پایینتر اغلب سرمایهگذاریهای خارقالعاده را تقویت میکنند و وحشیترین پروژهها را به شکوفایی تشویق میکنند. برع،، دورههای کاهش اهرمسازی، توجه را بر اه، عملی و دست یافتنی متمرکز میکند. این به سختی محیطی من، برای سرمایه گذاری های بلندپروازانه مانند ریه های چاپ است.
عبارت «سختافزار سخت است»، اگرچه بیش از حد مورد استفاده قرار میگیرد، بر چالشی واقعی در چاپ زیستی تاکید میکند. بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) فاقد تجربه تأمین مالی نوآوری واقعی هستند، و سرمایهگذاریهایی را ترجیح میدهند که «چشمکها را اجاره میکنند» – اساساً توجه و سرمایه را در بین خود بازیافت میکنند. این زنجیرهای از سرمایهگذاریهای سطحی وقتی با پیچیدگیهای چاپ زیستی مواجه میشود، که در لبه آنچه از نظر فیزیکی ممکن است، قرار میگیرند. برخلاف چالشهای بازاریابی، اینها موانع واقعی نوآوری هستند و VCهایی را که در اتاقهای پژواک افزایشگرایی گیر کردهاند، بیگانه میکنند.
ترانوس، که 1.3 میلیارد دلار جمع آوری کرد، نمونه ای از این پویایی است – نه به این دلیل که بررسی های لازم انجام شده است، بلکه به این دلیل که سرمایه گذاران اعتماد داشتند که دیگران نیز اعتقاد خود را به اشتراک خواهند گذاشت. چنین ذهنیت گله ای ممکن است برای مشاغل مبتنی بر توجه کافی باشد، اما برای چیزی به پیچیدگی چاپ زیستی یک کره چشم واقعی من، نیست. در نتیجه، مسیر سنتی استارتآپ چالش بزرگی را برای این صنعت ایجاد میکند.
ارگانوو
Organovo همه چیز را در اختیار داشت: توجه جه،، انبوهی از افراد واجد شرایط، بودجه قابل توجه، و حتی پلت فرم یک سخنر، TED. علیرغم جمع آوری بیش از 117 میلیون دلار و عرضه عمومی – البته از طریق یک قرارداد OTC مانند SPAC با بازسازی و اجاره املاک و نه یک IPO سنگین، این شرکت نتوانست موقعیت خود را به ،وان یک رهبر در چاپ زیستی تثبیت کند. در اوج خود، برای مدت کوتاهی بیش از 700 میلیون دلار ارزش داشت، اما ارزش بازار آن از آن زمان به حدود 6 میلیون دلار کاهش یافته است، رقمی نزدیک به مقدار نقدی که گزارش شده است.
در حال حاضر، این شرکت در حال توسعه فاز 2 درمان بیماری التهابی روده (IBD) است. درآمد برای سالها بسیار کم بوده است و سال گذشته تنها حدود 400000 دلار به دست آورده است که با درآمد حاصل از تسویه حق ثبت اختراع با Cellink تکمیل شده است. Organovo در طول 17 سال فعالیت خود در شراکت هایی مانند همکاری با Merck و همکاری با L’Oréal بر روی پوست با چاپ سه بعدی مشارکت داشته است. همچنین گزارش شده است که بافت کبد را تجاری کرده و در مطالعات روی مدل های کبد به نتایج امیدوارکننده ای دست یافته است. علیرغم این نقاط عطف، به نظر می رسد که این شرکت قادر به ترسیم مسیر من، رو به جلو نیست.
چالش اساسی در بخش گستردهتر چاپ زیستی نهفته است. رویکرد «یک استارتآپ که بر همه آنها حکومت کند» مؤثر نبوده و بر روی سیستمها یا درمانهای عضو تکی تمرکز نکرده است. شرکت هایی که منحصراً چاپگرهای زیستی تولید می کنند نیز رشد محدودی را تجربه کرده اند. این سوال فوری را ایجاد می کند: واقعاً چه چیزی می تواند در این فضا کار کند؟
پنج حالت
برای بقا و پیشرفت در دنیای امروز، شرکت های چاپ زیستی باید استراتژی هایی را اتخاذ کنند که آنها را از سایرین در این زمینه متمایز کند. به نظر می رسد پنج حالت عملیاتی وجود دارد که به طور بالقوه می تواند منجر به موفقیت شود. در حالی که هنوز برای تعیین اثربخشی نهایی آنها خیلی زود است، به نظر می رسد شرکت هایی که از این استراتژی ها استفاده می کنند بهتر از سایرین عمل می کنند. مدلها و رویکردهای ،بوکار آنها، بر خلاف آنهایی که منفعلانه منتظر یک «شوالیه سفید» بزرگ دارویی هستند که ممکن است هرگز وارد نشود، آنها را برای موفقیت احتمالی قرار میدهد. این عدم تمایل شرکت های داروسازی به دلیل عدم تعهد در این زمینه نیست، بلکه به این دلیل است که ،ید یک شرکت چاپ زیستی واحد اغلب تأثیر قابل توجهی بر ترا،مه یک شرکت داروسازی ندارد. در عوض، این شرکتها میتوانند صبر کنند و بعداً احتمالاً با هزینه کمتر، آنها را ،یداری کنند.
- سیستم های سه بعدی چاپ زیستی
- ما یک پلتفرم هستیم
- کشف دارو
- چاپگرها برای علم
- نیم کره چشم
سیستم های سه بعدی چاپ زیستی
این رویکرد توسط شرکتهایی مانند Cellink، که اکنون با نام BICO شناخته میشود، و 3D Systems مورد بررسی قرار گرفته است. سیستمهای سهبعدی به مراقبتهای بهداشتی و با تمرکز بر مشارکتهایی با هدف چاپ سهبعدی ریهها متمرکز شدند. با این حال، به نظر می رسد که این محور با محدودیت زم، مواجه است، زیرا تعهد شرکت به این مسیر در حال حاضر نامشخص است. استراتژی اولیه امیدوارکننده به نظر می رسید: ایجاد درآمد از چاپ ایمپلنت های ارتوپدی، فروش چاپگرها به بیمارستان ها، و توسعه نرم افزار پزشکی و تخصص انطباق. ایده این بود که از قابلیتهای اسکن خود برای تبدیل شدن به یک نرمافزار پزشکی و ارائهدهنده خدمات سختافزاری جامع استفاده کنند. این موقعیت، در کنار درآمد ثابت، میتواند از تلاشهای چاپ زیستی حمایت کند، که در نهایت منجر به ،ید توسط بازیگری بزرگ مانند Roche میشود – یک طرح به ظاهر درخشان. در حالی که ممکن است هنوز محقق شود، آینده آن نامشخص است.
BICO، یکی از معدود شرکت های سهامی عام در این حوزه، استراتژی متفاوت و در عین حال مکمل را دنبال کرده است. با به دست آوردن طیف متنوعی از شرکت های چاپ زیستی، مجموعه ای از فناوری ها را زیر یک سقف جمع آوری کرده است. ایده ،ید BICO توسط Nano Dimension قانعکننده بود، اما این شرکت اکنون با مسیر طول،تری روبرو است که قیمت سهام آن به میزان قابل توجهی از اوج کاهش یافته است. با این وجود، BICO یک هدف بالقوه جذاب برای شرکتی شبیه Roche است که به دنبال قرار گرفتن در معرض چاپ زیستی است. با تداوم ثابت و سرعت فزاینده فناوری، این شرکت می تواند به رشد قابل توجهی دست یابد. اکنون در حال لاغری و کاهش دارایی است، خوشبختانه می تواند برای آنها پول نقد دریافت کند که این نشانه خوبی است.
ما یک پلتفرم هستیم
رویکردهای پلت فرم و ا،یستم بیشتر مورد حمایت قرار می گیرند پسر و Aspect Biosystems. هدف این شرکت ها ادغام کلیه نرم افزارها، سخت افزارها و تخصص های لازم در یک پلتفرم واحد برای امکان موفقیت چاپ زیستی است. با ارائه این ا،یستم جامع، آنها می توانند با محققان، شرکت های داروسازی و سایر فروشندگان برای تجاری سازی مش، درمان ها، رویه ها یا حتی مشاغل کاملاً جدید همکاری کنند.
به جای اینکه صرفاً چاپ بافت نرم را تسهیل کنند، این شرکت ها آرزوی تبدیل شدن به زیرساخت های اساسی – شریان های واقعی – صنعت چاپ زیستی را دارند. این استراتژی جذابیت زیادی برای سرمایه گذاران دارد، زیرا جذابیت “برنده همه چیز را می گیرد”. علاوه بر این، با عدم تکیه بر موفقیت یک درمان یا نتیجه، ریسک را متنوع می کند. این رویکرد “انتخاب و بیل” باعث می شود شرکت ها ارزش بلندمدت را در موارد استفاده چندگانه به دست آورند.
مسیر موفقیت برای این رویکرد نامشخص است. در حال حاضر، به نظر می رسد تقویت مشارکت های گسترده و حفظ یک موضع مش،، استراتژی اصلی است.
کشف دارو
کشف دارو در حال حاضر سودآورترین راه برای شرکت های چاپ زیستی است. FluidForm از جانسون و جانسون و مرک به دلیل قابلیت های کشف دارو. به طور مشابه، Triastek’s مشارکت با BioNTech، که با 10 میلیون دلار شروع می شود و به طور بالقوه می تواند تا 2 میلیارد دلار افزایش یابد، بر وعده مالی این مسیر تأکید می کند.
این رویکرد درآمد فوری و پتانسیل درآمد قابل توجهی در آینده را ارائه می دهد. موفقیت در گرو ایجاد مشارکت با شرکتهای بزرگ است، که مست،م داشتن یک مجموعه ثبت اختراع قوی، صبر استراتژیک و ارتباطات قوی با صنعت است. در حال حاضر، به نظر می رسد این مسیر از نظر مالی سودآورترین استراتژی باشد.
چاپگرها برای علم
رویکرد “چاپگرها برای علم” نسبتاً غیر هیجان انگیز اما عملی است. این مدل شامل فروش چاپگرهای زیستی به دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی برای کاربردهای خود است. شرکتهایی مانند UpNano و دیگران این استراتژی را اتخاذ کردهاند و بسیاری از شرکتهای کوچکتر آن را به،وان گزینهای قابل اجرا پذیرفتهاند. در حالی که به تلاش بسیار بیشتری نسبت به مسیر کشف دارو نیاز دارد، جریان درآمد ثابتی را ارائه می دهد و می تواند طول عمر بسیاری از شرکت ها را در بازاری با محدودیت نقدی افزایش دهد.
این رویکرد بر تجارت ساده فروش یک محصول متمرکز است که علیرغم سادگی، می تواند استراتژی موفقی باشد. با این حال، بازار با چالشهایی از جمله طیف گستردهای از فناوریهای چاپ زیستی-از سیستمهای LIFT پیشرفته تا کلونهای ا،ترودر سرنگ Prusa- مواجه است. فقدان یک بازار کاملاً تعریف شده، نیازهای کاربر نامشخص، و تنوع قابل توجه در قیمت و قابلیتها، همگی این بخش را محدود میکنند.
نیم کره چشم
رویکرد «نیم کره چشم» بهویژه جذاب است، اگرچه نمونههای عینی موفقیت آن همچنان مبهم است. این مدل شامل یک استراتژی تجاریسازی مرحلهای است: شروع با محصولات سادهتر و قابل فروش که از فناوریهای اولیه استفاده میکنند و به تدریج به سمت هدف نهایی پیش میروند. به ،وان مثال، شرکتی که قصد چاپ زیستی پوست را دارد، ممکن است در ابتدا پ،ترهای هیدروژل را برای بهبود زخم های ورزشی (با استفاده مجدد از ساختارهای حمایتی آنها) بفروشد. همانطور که فناوری آن بالغ می شود، می تواند گچ های کاهش زخم را برای کاربردهای آرایشی ارائه دهد و در نهایت گچ های پوستی مانند برای قرب،ان سوختگی ایجاد کند (با استفاده از مواد پوستی می، خود). با ،ب درآمد از نقاط عطف می،، شرکت ها می توانند درآمد ایجاد کنند و عملیات را حفظ کنند و در عین حال به سمت اه، نهایی خود پیش روند.
این استراتژی به دلیل عمل گرایی خود قانع کننده است و نوآوری را با دستاوردهای تجاری افزایشی متعادل می کند. این ریسک را متنوع میکند و جریان نقدی ثابت را تضمین میکند و باند مورد نیاز را در زمینهای با منابع فشرده مانند چاپ زیستی فراهم میکند.
پنج استراتژی مشخص شده – محورهای هدفمند، ا،یستم های پلت فرم، کشف دارو، چاپ علمی و تجاری سازی مرحله ای – نشان دهنده مسیرهای متنوعی برای بقا و رشد هستند. این که آیا این شرکتها موفق میشوند به توانایی آنها در جهتیابی چالشهای فنی، مالی و بازار و در عین حال حفظ تمرکز استراتژیک و سازگاری بستگی دارد. پتانسیل بسیار زیاد است، اما این سفر احتمالا طول، و مملو از عدم اطمینان خواهد بود.
در خبرنامه ایمیل ما مش، شوید
در مورد آ،ین اخبار صنعت چاپ سه بعدی به روز باشید و اطلاعات و پیشنهادات را از فروشندگان شخص ثالث دریافت کنید.
منبع: https://3dprint.com/313940/bioprinting-strategies-the-robin-،ods-of-wake-forest/